شهرستان ارومیه در مقام مرکز استان آذربایجان غربی دارای سابقه تاریخی و فرهنگی کهنی است و از گذشته های دور آژار زندگی و سکونت انسان در آن به چشم می خورد. شرایط اقلیمی و زیست محیطی مناسب در دشت های این استان محیطی جذاب را برای اسکان فراهم آورده است. لذا، اقوام مختلفی در دوران های گذشته از این منطقه گذر کرده یا در آن ساکن شده اند. از بین این اقوام، ارامنه از دیرباز در ارومیه حضور داشته اند. شاهد این مدعا وجود چهل کلیسای تاریخی است که در سطح شهر ارومیه و روستاهای اطراف آن پراکنده اند. کلیسای سورپ گئورگ روستای گردآباد از جمله این کلیساهاست که کارشناسان ایتالیایی تاریخ ساخت آنرا به قرن هفدهم میلادی نسبت داده اند. این کلیسا یکی از یادگارهای ارزشمند ارامنه مهاجر دوره صفوی در حومه شهر ارومیه است. متاسفانه از پیشینه تاریخی آن اطلاعات زیادی در دست نیست.
روستای گردآباد در حاشیه جاده، در دشتی معتدل و نیمه خشک قرار گرفته است و رودخانه قودوق بوغان از جنوب آن می گذرد. در این روستا، حدود ۸۶ خانوار اعم از آذری، آشوری، ارمنی و کرد (از قبیله شکاک) ساکن هستند که اغلب به دامداری و باغداری اشتغال دارند.
شهرستان ارومیه در مقام مرکز استان آذربایجان غربی دارای سابقه تاریخی و فرهنگی کهنی است و از گذشته های دور آژار زندگی و سکونت انسان در آن به چشم می خورد. وجود غارها و سکونت گاه های اولیه در حاشیه این شهر تاریخی همچون غارهای تَمتَمان و میر داوود متعلق به دوران پارینه سنگی، گوردخمه های اسماعیل آقا، ناناس و دره قاسملو، تپه های معروف و بنامی همچون گوی تپه، کردلر، موانا، سیوان، گیجلر و … و ده ها اثر تاریخی همه و همه دال بر توجهی است که از دوران باستان به این خطه از آذربایجان شده است. علاوه بر این، شرایط اقلیمی و زیست محیطی مناسب در دشت های ارومیه، تَرگور، مِرگَوَر و دَشت بیل، زمین های حاصلخیز، دره های پرآب و تنوع آب و هوایی محیطی جذاب را برای اسکان فراهم آورده است. لذا، اقوام مختلفی در دوران های گذشته از این منطقه گذر کرده یا در آن ساکن شده اند. کردها، آذری ها، ارامنه و آشوریان از جمله اقوام ساکن شهر ارومیه و حومه آن هستند که هر کدام گرایش های مذهبی خاصی دارند و این تنوع قومی و مذهبی جذابیّت ویژه ای را برای ارومیه ایجاد کرده است. از بین این اقوام، ارامنه از دیرباز در ارومیه حضور داشته اند. شاهد این مدعا وجود چهل کلیسای تاریخی است که در سطح شهر ارومیه و روستاهای اطراف آن پراکنده اند. برخی از این کلیساهای تاریخی به کلی ویران شده اند، برخی دیگر نیمه ویران اند و شماری به دست ارامنه مرمت شده اند. کلیسای تاریخی سورپ گئورگ روستای گردآباد یکی از این کلیساهاست که در این نوشتار به معرفی آن می پردازیم.
کلیسای تاریخی سورپ گئورگ در حیاطی بزرگ، که فاقد شکل منظم هندسی است، واقع شده است. جاده فرعی آسفالته ای در جهت شمالی کلیسا به طرف روستای عربلوی یکان کشیده شده و در جانب غربی آن کوچه ای به طرف مرکز روستا امتداد دارد. کلیسا از سه جهت جنوبی، شمالی و غربی بدنه آزاد دارد و تنها قسمتی از دیوار شرقی آن با بنای مجاور تلفیق شده است. در ضلع جنوبی حیاط نیز، دفتر نمایندگی خلیفه گری در روستای گردآباد و زمین ورزشی واقع شده است.
تاریخچه:
کلیسا فاقد کتیبه ای است که حاوی تاریخ ساخت یا نام بانی آن باشد و در مورد تاریخ دقیق ساخت آن اطلاعات مکتوب و مستندی در دست نیست. محققان ایتالیایی، که کلیسا را مورد مطالعه قرار داده اند، تاریخ احتمالی ساخت آن را قرن هفدهم میلادی می دانند. گذشت زمان منجر به تخریب های زیادی در دیوارهای جنوبی، شمالی و غربی کلیسا شده است. این صدمات را گاه اهالی روستاها و بعضا خلیفه گری کل ارامنه آذربایجان مرمت کرده اند و همین مرمت های غیر اصولی و غیر فنی اصالت بخش های عمده کلیسا را از بین برده است. اخیرا هم (بهار۱۳۸۳)، مرمت های اساسی از سوی اداره میراث فرهنگی آذربایجان غربی در آن صورت گرفته است. در محل ورودی کلیسا، کتیبه ای به خط ارمنی نصب شده است که بر اساس آن خانواده آنانیان در سال ۱۹۷۰ هزینه تأمین نور کلیسا را تقبل کرده اند. در جانب جنوبی ورودی کلیسا نیز، مقبره خلیفه هوهانس گاسپاریان واقع شده است. امروزه از این کلیسا به طور منظم برای برگزاری مراسم مذهبی استفاده می شود.
پیشینه تحقیقات:
مدارک مکتوب موجود درباره این کلیسا شامل ارائه توضیحات بسیار مختصر و غیر فنی گروه مهندسان معمار دانشکده پلی تکنیک دانشگاه میلان ایتالیا در چارچوب سلسله مطالعات گسترده آن ها به روی معماری مذهبی ارامنه در ایران است. این مدرک شامل نقشه بنا و چند تصویر از قسمت های مختلف کلیساست که دانشکده معماری دانشگاه میلان آن را ارائه کرده است.
مصالح
مصالح به کار رفته در ساخت این بنا شامل خشت و گچ است که در طی مرمت ها از آجر و سنگ های تراش خورده ورقه ای نیز به منزلهٔ مصالح فرعی استفاده کرده اند.
تاریخچه:
کلیسا فاقد کتیبه ای است که حاوی تاریخ ساخت یا نام بانی آن باشد و در مورد تاریخ دقیق ساخت آن اطلاعات مکتوب و مستندی در دست نیست. محققان ایتالیایی، که کلیسا را مورد مطالعه قرار داده اند، تاریخ احتمالی ساخت آن را قرن هفدهم میلادی می دانند. گذشت زمان منجر به تخریب های زیادی در دیوارهای جنوبی، شمالی و غربی کلیسا شده است. این صدمات را گاه اهالی روستاها و بعضا خلیفه گری کل ارامنه آذربایجان مرمت کرده اند و همین مرمت های غیر اصولی و غیر فنی اصالت بخش های عمده کلیسا را از بین برده است. اخیرا هم (بهار۱۳۸۳)، مرمت های اساسی از سوی اداره میراث فرهنگی آذربایجان غربی در آن صورت گرفته است. در محل ورودی کلیسا، کتیبه ای به خط ارمنی نصب شده است که بر اساس آن خانواده آنانیان در سال ۱۹۷۰ هزینه تأمین نور کلیسا را تقبل کرده اند. در جانب جنوبی ورودی کلیسا نیز، مقبره خلیفه هوهانس گاسپاریان واقع شده است. امروزه از این کلیسا به طور منظم برای برگزاری مراسم مذهبی استفاده می شود.
پیشینه تحقیقات:
مدارک مکتوب موجود درباره این کلیسا شامل ارائه توضیحات بسیار مختصر و غیر فنی گروه مهندسان معمار دانشکده پلی تکنیک دانشگاه میلان ایتالیا در چارچوب سلسله مطالعات گسترده آن ها به روی معماری مذهبی ارامنه در ایران است. این مدرک شامل نقشه بنا و چند تصویر از قسمت های مختلف کلیساست که دانشکده معماری دانشگاه میلان آن را ارائه کرده است.
مصالح
مصالح به کار رفته در ساخت این بنا شامل خشت و گچ است که در طی مرمت ها از آجر و سنگ های تراش خورده ورقه ای نیز به منزلهٔ مصالح فرعی استفاده کرده اند.
معماریکلیسای سورپ گئورگ مشتمل بر نمازخانه ای است مستطیل شکل به ابعاد ۵/۱۲ x 5/22 و مساحت ۲۸۱ متر مربع. این بنا دارای محور اصلی شرقی غربی است و انتظام اجزاء و عناصر آن بر اساس این محور که منطبق با جهت محراب است صورت گرفته و نقشه نسبت به محراب حالت تقارن دارد. کلیسا یک ورودی اصلی در ضلع غربی دارد. این ورودی، که بر طبق آموزه های مذهبی مسیحی راه دخول به کلیساست، به روی محور اصلی شرقی غربی و درست در مقابل محراب واقع شده است. ورودی رواقی با دو ستون مربع شکل دارد و سطح آن پایین تر از سطح زمین های اطراف است و ورود به کلیسا با چند پلهٔ کوچک امکان پذیر می شود. این کلیسا نیز همچون بیشتر کلیساهای آذربایجان به شیوه بازیلیک سه ناوی و ستون دار ساخته شده است و صحن اصلی داخلی کلیسا با شش ستون، که در دو ردیف موازی کنار هم قرارگرفته اند، به سه ناو تقسیم می شود.
ناو اصلی میانی و نواهای فرعی جانبی اش ناو میانی به دلیل پذیرش عبادت کنندگان بیشتر بزرگ تر ساخته شده است. محراب مستطیل شکل کلیسا در منتهی الیه بخش شرقی و هم عرض ناو میانی و در راستای آن ایجاد شده است. قرارگرفتن محراب در منتهی الیه شرقی بدنه کلیساها اصلی است که بسیاری از کلیساهای جهان از آن تبعیت می کنند و بنابر نظر بیشتر محققان این مسئله از آیین میترا به مسیحیت راه یافته، یعنی همان سمتی که مهرابه های مهرپرستان در آن جهت ساخته می شد تا اولین پرتو خورشید وارد آن شود. در دو سمت محراب همچون اکثر کلیساهای منطقه دو اتاق تعبیه شده است. در زبان ارمنی، به این اتاق ها آوانداتون، به معنی محل امانت، می گویند. معمولاً در اتاق جانبی جنوبی، وسایل کشیش و در اتاق جانبی شمالی، اشیائ و لوازم مورد استفاده در مراسم مذهبی نگه داری می شود.
در این کلیسا نیز، به لحاظ کارکرد سه بخش دارد: محل عوام، محل سرود خوانان و محراب. تفکیک حریم این سه بخش با ایجاد اختلاف سطح مابین آن ها صورت گرفته است. به طوری که سطح محل سرودخوانان بالاتر از سطح محل عوام و سطح محراب بالاتر از سطح محل سرود خوانان واقع شده و فضای اصلی و وسیع تر به منظور ایجاد گنجایش بیشتر به محل عوام اختصاص یافته است.
تزیینات:
کلیسای سورپ گئورگ از لحاظ به کارگیری تزیینات معماری فقیر است. نمای خارجی دیوار غربی، که رواق ورودی را در بر می گیرد، آجری است. این رواق دارای دو ستون آجری مربع شکل و سه قوس رومی در جهت های جنوبی، غربی و شمالی است. در محل پشت بغل قوس غربی رواق، صلیبی با آجر لاجوردی رنگ نصب شده و در دو طرف رواق دو خاچکار با سنگ مرمر نارنجی رنگ بر بدنهٔ دیوار و به ارتفاع کمی از سطح زمین نصب شده است. خاچکار شمالی یک صلیب بزرگ و پنج صلیب کوچک و خاچکار جنوبی نیز یک صلیب اصلی بزرگ و دو صلیب کوچک مالتی در دو طرف دارد.
ورودی اصلی شامل طاق نمایی بلند با قوس رومی است که در محل پشت بغل تزیینات آجرکاری به شیوهٔ هره چینی دارد. در این ضلع، دو نورگیر برای تأمین نور داخلی کلیسا تعبیه شده است که هر دو دارای قوس های رومی هستند. روبه روی دو ستون رواق، دو سنگ قبر به شکل قوچ نصب شده است که روی یکی از آنها تاریخ ۱۸۹۳م حک شده که به احتمال بسیار تاریخ فوت شخص مهمی است. ابعاد این قوچ سنگی ۱۳۰x40x70 و ابعاد قوچ سنگی دیگر ۱۵۰x50x60سانتی متر است.
نمای خارجی دیوار جنوبی کلیسا ساده و بدون پیرایه است و پوشش کاهگل ارزه دارد. این دیوار بخش اصلی کلیساست که اصالت خود را حفظ کرده و کمتر شاهد تعمیر و مرمت در آن هستیم.
تنها سه نورگیر با قوس رومی و یک نورگیر کوچک تر با طاق تخت برای افزودن به نور داخلی کلیسا در این دیوار تعبیه شده است.
نمای خارجی دیوار شرقی کلیسا نیز بدون پیرایه و شامل دیوار خشتی با پوشش کاهگل است. تنها یک نورگیر در بخش محراب با طاق تخت در آن تعبیه شده. دیوار شمالی بیشترین تأثیرات را در اثر مرمت پذیرفته است. به طوری که دیوار اصلی، که از خشت بوده، برداشته و با آجر مرمت شده است. این دیوار نیز بدون پیرایه است و تنها سه نورگیر با طاق رومی در آن تعبیه شده.
نمای داخلی کلیسا در جهت شمالی، غربی و جنوبی شامل ازاره ای با سنگ های گرانیتی ورقه ای تا ارتفاع هفتاد سانتی متر و پوشش گچی تا سقف است و تزیین خاصی در آن نمی بینیم. کلیسا دارای چهار ستون قطور استوانه ای به قطر ۳۱۰ سانتی متر و پایه ستون های چهار ضلعی و دو ستون مربع شکل با ابعاد هر ضلع۱۴۰ سانتی متر است که با طاق های رومی به هم متصل شده اند. محراب نیز که در انتهای بخش شرقی واقع شده هم عرض ناومیانی است و برفراز آن دهانه ای با طاق رومی درون قاب مستطیل شکل واقع شده که در دو طرف آن دو دهانه کوچک تر با طاق جناغی تعبیه شده است. در اضلاع شمالی و جنوبی محراب، طاق نماهای تزیینی به منظور خارج کردن این بخش از یکنواختی و سادگی ایجاد شده و درون هر طاق نما یک طاقچه کوچک با قوس جناغی به صورت قرینه تعبیه شده است.
پوشش سقف:
سقف کلیسا در بخش ناو میانی با دو گنبد مخروطی نامنظم و سه گنبد عرقچین، که به صورت یک در میان قرار گرفته اند، پوشیده شده است. گنبد اصلی مخروطی نامنظم بر فراز بخش عوام قرار گرفته و ارتفاع تیزه آن تا سطح کلیسا در حدود نه متر است. این گنبد مخروطی چهار نورگیر مستطیلی درون قاب هایی با طاق جناغی دارد که برای تأمین نور کلیسا در چهار جهت اصلی تعبیه شده اند (تصویر۸). گنبد مخروطی نامنظم (کله قندی) دیگر نیز برفراز بخش سرودخوانان قرار گرفته و وزن آن با چهار طاق جناغی باربر به روی ستون های قطور این بخش منتقل می شود.
دیگر بخش های کلیسا (ناوهای جانبی) با گنبدهای نیم خیز عرقچین کوچک پوشیده شده اند. ایجاد گنبد روی طاق های جناغی باربر از خصوصیات معماری سنتی ایران است و در دوره صفویه و قاجاریه در بیشتر بناها دیده می شود. استفاده مکرر از عناصر طاقی جناغی و رومی چه به عنوان طاق های باربر و چه به عنوان طاق نماهای تزیینی هماهنگی و یکپارچگی زیبایی به بنای کلیسا بخشیده است.
نتیجه گیری:
سال های آغازین سده هفدهم میلادی هم زمان با نبردهای خونین شاه عباس صفوی با امپراتوری عثمانی است. در ۱۶۰۴م/۱۰۱۳ق، هنگامی که شاه عباس برای بازپس گیری شهرهای شمال غرب کشور در حال جنگ با عثمانیان بود برای مستأصل کردن جغال اوغلی، سردار عثمانی، فرمان داد تا مردم آن نواحی خصوصا ارمنیان ایروان، جلفا و نخجوان و روستاهای اطراف آن را به داخل فلات ایران کوچ دهند. فرمان شاه عباس اجرا شد و شمار زیادی از ارامنه آن نواحی به داخل فلات ایران کوچانده شدند. به احتمال بسیار کلیسای سورپ گئورگ گردآباد یکی از ده ها کلیسایی است که این مهاجران در حاشیه غربی دریاچه ارومیه ساخته اند.
عمده کلیساهای ارمنی ساخته شده در قرن هفدهم میلادی در شمال غرب کشور سبک بازیلیک دارند که گاه به صورت سه ناوی و بعضا به صورت تک ناوی ساخته شده اند. از آنجا که سازندگان این کلیساها تمکین مالی نداشته اند این اماکن تزیینات معماری چندانی ندارند.
اطلاعات جغرافیایی و موقعیت مکانی:
روستای گردآباد در فاصله حدود شش کیلومتری شمال غربی ارومیه، در جانب شرقی جاده اصلی ارومیه نوشین شهر (کارخانه قند) واقع شده است. این روستا از توابع دهستان نازلوچای جنوبی بخش مرکزی ارومیه و در طول جغرافیایی ’۰۳، ̊۴۵ و عرض جغرافیایی ’۳۸ ،̊ ۲۷واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا ۱۳۱۱ متر است.